تک پارتی من اون دختر نیستم >
علامت کوک ◇ علامت ات ○
__________________
برام عجیبه چرا فک کردم عاشقمی چرا فک کردم من اون دختری هستم که میتونی عاشقم باشی چرا .... چرا جئون جونگ کوک من همه جوره عاشقت بودم ولی تو ذره ای عاشقم نبودی فقط تظاهر میکردی
همیشه تو کلاس دعوا میکردی وقتی درس رو نمیفهمیدی غر میزدی پشت سر معلم مسخره بازی درمیاوردی و ازم میخواستی از اول برات توضیح بدم گاهی میخواستم بزنم تو سرت ولی دلم نمیومد هه چه ساده بودم
امروز مثل هر روز به سمت دبیرستان اومدم تا تورو ببینم فک کنم به خاطر دیر بیدار شدم از خواب دیر به کلاس رسیدم فکر میکردم قراره مثل وقت هایی که دیر میرسیدم به معلم بهونه های الکی بدی ولی ... ولی ایندفعه فرق داشت وقتی وارد شدم ذره ای به ورودم اهمیت ندادی معلم دعوام کرد به نیمکت کنار تو نگا کردم یه دختر ... یه دختر جدید جای من نشسته بود مگه اون نیمکت ... من همیشه روی اون میشستم چرا
زنگ خورد تو اصلا به من توجه نکردی خیلی دلخور شدم ولی تحمل کردم گفتم حتما یه بازی جدیده ولی نه ...
همه رفتن تو سالن ایندفعه حتی پیش من هم نشستی تا غذا بخوری با اون دختر تازه وارد مشغول حرف زدن بودی و میخندیدی چرا ... چرا به من نگا هم نمیکنی خواستم بیام باهات صحبت کنم
○سلام کوک خوبی
♡آه سلام ات امم خوبم
○اها این خانوم کیه
♡این جسیکا هست جسیکا این اته
○بله من اتمیه دوس..
♡یه دوست معمولی خوب دیگ منو جسیکا کار داریم بریم
رفتن به همین سادگی ... به همین سادگی دلمو شکوندی من ... من دوست دخترت بودم به همین راحتی ولی چرا ... چرا اینقدر سریع از این دختر تازه وارد خوشت اومد هااا
چند روز به همین روال گذشت خیلی خیلی خسته شده بودم از دستت ناراحت بودم خیلی ... ولی تو حتی تو این چند روز بهم نگا هم نکردی جنی نگرانم بود خیلی زیاد نگرانم بود جنی دیگ عصبی شد رفتو دست تورو گرفت آورد طرف من تهدیدت کرد که چرا باهام حرف نمی زنی تو هم گفتی ♡یااااا جنی کیم این چه کاریه من فقط سکوت کردم تو بهم نگا کردی ولی اخم کردی چرا آخه بعد گفتی من میرم دیگ هم طرف کن نیا اههه حتما جسیکا منتظرمه ایشش بعدش رفتی یعنی تو این چند روز اون دختر برات مهم تر از من شده بود چرا آخه من ... من چه گناهی کردی کع قلبم رو به تو هدیه کردم ... ولی ولی تو قلبم رو له کردی ازاون اتفاق بع بعد دیگ نزدیکت نیومدم توهم به جسیکا نزدیک تر میشدی امشب تولدم بود .....
__________________
برام عجیبه چرا فک کردم عاشقمی چرا فک کردم من اون دختری هستم که میتونی عاشقم باشی چرا .... چرا جئون جونگ کوک من همه جوره عاشقت بودم ولی تو ذره ای عاشقم نبودی فقط تظاهر میکردی
همیشه تو کلاس دعوا میکردی وقتی درس رو نمیفهمیدی غر میزدی پشت سر معلم مسخره بازی درمیاوردی و ازم میخواستی از اول برات توضیح بدم گاهی میخواستم بزنم تو سرت ولی دلم نمیومد هه چه ساده بودم
امروز مثل هر روز به سمت دبیرستان اومدم تا تورو ببینم فک کنم به خاطر دیر بیدار شدم از خواب دیر به کلاس رسیدم فکر میکردم قراره مثل وقت هایی که دیر میرسیدم به معلم بهونه های الکی بدی ولی ... ولی ایندفعه فرق داشت وقتی وارد شدم ذره ای به ورودم اهمیت ندادی معلم دعوام کرد به نیمکت کنار تو نگا کردم یه دختر ... یه دختر جدید جای من نشسته بود مگه اون نیمکت ... من همیشه روی اون میشستم چرا
زنگ خورد تو اصلا به من توجه نکردی خیلی دلخور شدم ولی تحمل کردم گفتم حتما یه بازی جدیده ولی نه ...
همه رفتن تو سالن ایندفعه حتی پیش من هم نشستی تا غذا بخوری با اون دختر تازه وارد مشغول حرف زدن بودی و میخندیدی چرا ... چرا به من نگا هم نمیکنی خواستم بیام باهات صحبت کنم
○سلام کوک خوبی
♡آه سلام ات امم خوبم
○اها این خانوم کیه
♡این جسیکا هست جسیکا این اته
○بله من اتمیه دوس..
♡یه دوست معمولی خوب دیگ منو جسیکا کار داریم بریم
رفتن به همین سادگی ... به همین سادگی دلمو شکوندی من ... من دوست دخترت بودم به همین راحتی ولی چرا ... چرا اینقدر سریع از این دختر تازه وارد خوشت اومد هااا
چند روز به همین روال گذشت خیلی خیلی خسته شده بودم از دستت ناراحت بودم خیلی ... ولی تو حتی تو این چند روز بهم نگا هم نکردی جنی نگرانم بود خیلی زیاد نگرانم بود جنی دیگ عصبی شد رفتو دست تورو گرفت آورد طرف من تهدیدت کرد که چرا باهام حرف نمی زنی تو هم گفتی ♡یااااا جنی کیم این چه کاریه من فقط سکوت کردم تو بهم نگا کردی ولی اخم کردی چرا آخه بعد گفتی من میرم دیگ هم طرف کن نیا اههه حتما جسیکا منتظرمه ایشش بعدش رفتی یعنی تو این چند روز اون دختر برات مهم تر از من شده بود چرا آخه من ... من چه گناهی کردی کع قلبم رو به تو هدیه کردم ... ولی ولی تو قلبم رو له کردی ازاون اتفاق بع بعد دیگ نزدیکت نیومدم توهم به جسیکا نزدیک تر میشدی امشب تولدم بود .....
۱۴.۶k
۱۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.